فریدون فروغی، صدایی که شنیده نشد / خشم ساواک از خواننده انقلابی / عکس
فریدون فروغی خواننده قبل و بعد از انقلاب در موسیقی راک بود که هنوز هم آنطور که باید دیده و شنیده نشده است.
فروغی در ۹ بهمن ۱۳۲۹ در محله سلسبیل تهران متولد شد. پدرش فتحالله، کارمند ادارهٔ دخانیات بود و در تنهایی خود شعر میسرود و تار مینواخت. خانوادهٔ پدری او از ملاکان بزرگ نراق بودند. در ابتدا پدر نام فرهاد را برای او انتخاب کرد ولی با خواست پدربزرگش، نام او به فریدون تغییر یافت. او آخرین فرزند خانواده بود که سه خواهر بزرگتر از خود به نامهای پروانه، عفت و فروغ داشت.
تا جایی که در اواخر دههٔ چهل، او به خوانندهٔ بلندآوازهٔ کلوپهای شبانه تهران قدیم و ستارهٔ صحنهٔ کافههای معروفی چون مارکیز و کاکوله بدل شد.
آغاز شهرت با ترانه آدمک
در سال ۱۳۵۰، خسرو هریتاش، کارگردان فیلم آدمک در تلاش برای پیدا کردن خوانندهای تازهنفس بود که فریدون فروغی به او معرفی شد و با یکبار زمزمه کردن ترانهها، خسرو هریتاش متوجه شد که شخصی را که به دنبالش بوده یافته است. در نتیجه، دو ترانه به نامهای «آدمک» و «پروانهٔ من» را با موسیقی تورج شعبانخانی، برای فیلم هریتاش اجرا کرد. پس از اکران فیلم، صفحههای ۴۵ دور این دو ترانه، در صفحهفروشیهای معروفی چون آل کوردوبس، پاپ، دیسکو، بتهوون و پارس عرضه شد. این دو ترانه بسیار شنیده شد و بر سر زبانها افتاد.
بعد از گذشت مدتی، فرشید رمزی، کارگردان نمایش تلویزیونی شش و هشت با فریدون فروغی قرارداد بست و فروغی در سال ۱۳۵۱، بعد از پنجسال مشابهخوانی آثار ری چارلز را کنار گذاشت. این همکاری باعث تولد آثاری چون «زندون دل» و «غم تنهایی» با اشعاری از آرش سزاوار و آهنگسازی ویلیام خنو شد که اولی، فروغی را تبدیل به هنرمندی صاحب سبک کرد. «فتنهٔ چکمهپوش» ساختهٔ همایون بهادران دومین فیلم سینمایی بود که فروغی در سال ۱۳۵۱، برای تیتراژ آن ترانهای را به همین نام اجرا کرد. در همین سال توسط یکی از دوستانش با گلی فتورهچی آشنا شد و با او ازدواج کرد.
ماجرای بازخواست از سوی ساواک
در سال ۱۳۵۲، تنگنا ساختهٔ امیر نادری با ملودیهای شورانگیز و تکاندهندهٔ منفردزاده،که بعد ها با دو نسخه منتشر شد در صدای فروغی را بر تیتراژ داشت. در همان سال چندین ترانه اجرا کرد که شاخصترین آنها «نماز» (نیاز) با شعری از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده بود؛ ترانهای که منجر به بازخواست هر سه نفر از طرف ساواک شد. او ترانهٔ «هوای تازه» را در همین سال در برنامهٔ تلویزیونی رنگارنگ اجرا کرد و همچنین در همین سال است که به درخواست فرزان دلجو ترانهای را برای فیلم یاران (با بازی و کارگردانی دلجو) خواند.
در سال ۱۳۵۳، فروغی بهعلت عدم تفاهم با همسرش از او جدا شد. در همین سال ترانهٔ «همیشه غایب» را با شعری از شهیار قنبری، موسیقی ویلیام خنو و تنظیم واروژان اجرا کرد. این ترانه، پیشتر با نام «ماهی خسته» و شعری از علیاصغر میرزالو اجرا شده بود. او که رفتهرفته به هنرمند باتجربهای تبدیل میشد، اقدام به جمعآوری آثار خود کرد و اولین آلبوم خود را با نام زندون دل به بازار عرضه کرد. دومین آلبومش را با نام یاران در سال ۱۳۵۴ منتشر کرد و در همین سال بهعلت اجرای ترانهٔ «سال قحطی» از طرف حکومت شاهنشاهی بهمدت دو سال از فعالیت منع شد. در سال ۱۳۵۶، پس از اعلام فضای باز سیاسی توسط حکومت، فروغی بعد از دو سال ممنوعیت کاری سومین آلبوم خود را با نام سال قحطی منتشر کرد.
تولد یار دبستانی من
در سال ۱۳۵۷، آلبوم بتشکن را منتشر کرد و در همین سال ترانهای به نام «روسپی» را اجرا میکند که هرگز مجوز پخش نمیگیرد. در سال ۱۳۵۸، بعد از انقلاب، فروغی در ایران میماند و کنسرت اجرا میکند که ترانههای این کنسرت را در آلبوم فریدون فروغی با آغازی نو جای میدهد و دلیل نامگذاری آلبوم به این نام، وجود ترانههای ریتمیکی مانند «حقه» («مشتی ماشالله») و «شیاد» است که در کارنامهٔ فروغی مانند آنها وجود نداشت. بعد از انتشار این کاست، در سال ۱۳۵۹، فروغی ترانهٔ یار دبستانی را برای فیلم از فریاد تا ترور به کارگردانی منصور تهرانی اجرا میکند که در تیتراژ فیلم استفاده میشود. درحالی که هنوز هیچ منع رسمیای برای فعالیت فروغی اعلام نشده بود، به منصور تهرانی خبر میدهند که باید صدای فروغی را از تیتراژ فیلمش حذف کند. در نتیجه جمشید جم خواندن این ترانه را برعهده میگیرد. در همین زمان است که زمزمههایی در مورد ممنوعیت فعالیت فروغی شنیده میشود. او در همین سال ترانهٔ «کوچهٔ شهر دلم» را میخواند.
فروغی در سال ۱۳۶۰، چند ترانهٔ خود را همراه با چند ترانه از کوروش یغمایی در آلبومی با عنوان سُلٰ جای میدهد و طی سالهای ۶۰ و ۶۱ آهنگ چهار قسمتی «چرا نه؟» را میسازد و اجرا میکند.
در اسفند سال ۱۳۷۲ با سوسن معادلیان آشنا میشود و در خرداد ۱۳۷۳ با یکدیگر ازدواج میکنند. ازدواج، موجب تحولی مثبت در او میشود و دوباره فعالیتش را از سر میگیرد؛ شعر میگوید، آهنگ میسازد و شروع به تدریس مینماید. در اسفندماه سال ۱۳۷۷ موفق به برگزاری کنسرتی در تالار حافظ دانشگاه کیش میشود. پس از ۴ روز برگزاری کنسرت در کیش، به تهران میآید. باوجود درخواستهایی که از شهرستانهای دیگر برای برگزاری کنسرت ارسال میشود، با برگزاری آن در شهرستانهای دیگر موافقت نمیشود و فروغی در تابستان ۱۳۷۸ و پائیز ۱۳۷۹ مجدد به کیش بازمیگردد و به اجرای برنامه در هتل آنای کیش میپردازد. در فروردین سال ۱۳۷۹ به پیشنهاد حمیدرضا آشتیانیپور (کارگردان) و به امید اخذ مجوز، «میتراود مهتاب» را با شعری از نیما یوشیج برای فیلم دختری به نام تندر میخواند اما شرایط تغییری نمیکند. گرچه ترانهٔ فروغی در انتهای فیلم در جشنوارهٔ فیلم فجر پخش میشود. پیش از این هم کیومرث پوراحمد نمیتواند مجوز حضور او را بهعنوان بازیگر برای پروژه فیلم گل یخ (که داستان آن دربارهٔ زندگی یک خوانندهٔ محکوم به سکوت بود) بگیرد.
در سال ۱۳۸۸ و هشت سال پس از مرگ فروغی، ترانههای طناب غم، غم روی غم (هر دو از ساختههای مرحوم قراملکی) و ماهی خسته و بازخوانی دو ترانهٔ My Love is in the Hot Town و I Live With Your Dream بر روی فضای مجازی منتشر شدند. آرش قاسمی وکیل خانواده فروغی اصرار داشت این آهنگها در داخل ایران و در کنار دیگر آثار فریدون عرضه شوند.
دیدگاه