هنرمندان حاضر در جشنواره موسیقی فجر چه میگویند
چرا فقط سریالهایی مثل «پایتخت» و «پس از باران» باعث آشنایی مردم با موسیقی نواحی می شود ؟
چهلمین جشنواره موسیقی فجر، در حالی به کار خود پایان میدهد که ۱۰ سالن میزبان اجراهای این دوره از جشنواره در پایتخت بودند. بخش موسیقی نواحی توانست با اجراهای متعدد و متنوع جذابیتی بر مخاطبان امروز داشته باشد.

جشنواره چهلم موسیقی فجر به پایان میرسد. این دوره از جشنواره با دبیری رضا مهدوی در حالی برگزار میشود که گروههای نواحی موسیقی توانستهاند با اجراهای متنوع و متعدد رنگ و لعابی به جشنواره ببخشند؛ گروههایی که در تلاش هستند موسیقی خود را به نسلهای جدید و دیگر شهرها بشناسانند تا فراموش نشود و از یادها نرود. هر چند جای برخی از بزرگان مانند دورههای قبل در جشنواره خالی است اما این جشنواره بهعنوان ویترین موسیقی کشور خود را به ۴۰سالگی رساند.
بهروز شدن موسیقی نواحی
در طول برگزاری جشنواره، برج آزادی هر شب میزبان گروههای موسیقی نواحی است. یکی از این گروهها از مازندران است و شب موسیقی مازندران دیشب برگزار شد. در این اجرا «کشتی مقام» اجرا شد. رضا دیوسالار، یکی از سرپرستان گروه به همشهری میگوید: نمیتوان کشتی و فرهنگ پهلوانی را از مازندران جدا کرد. به همینخاطر، بخشی از برنامه ما علاوه بر قطعاتسازی و آوازی و تکنوازی به «کشتی مقام» اختصاص داشته چرا که بسیاری از پهلوانان و قهرمانان ورزش کشتی که در جهان درخشیدهاند، مازندرانی هستند. نویسنده کتاب «موسیقی غرب مازندران»، علمی و بهروز کردن موسیقی نواحی را ضروری میداند و در توضیح بیشتر میگوید: باید شرایط و ضروریات جامعه را درک کنیم اما این بهمعنای همراه شدن با پسند مخاطب نیست چراکه هنرمند میتواند به سلیقه مخاطب خود جهت دهد. از سوی دیگر براین باورم که هر منطقه باید از سازهای بومی خود بهره ببرد. برای مثال در موسیقی مازندران نمیتوان از بربط و تار ایرانی و دف استفاده کرد چرا که هر کدام از این سازها به خطه و گوشه دیگری از ایران تعلق دارند. من به توسعه سازهای بومی بهلحاظ وسعت و دامنه صوتی معتقدم. برای مثال ما در موسیقی مازندران میتوانیم پردههای بیشتری روی دوتار نصب کنیم.
تلویزیون تأثیرگذار است
دیوسالار به تأثیر رسانه ملی اشاره میکند: بسیاری از مردم، فریدون پوررضا را با سریال «پس از باران» شناختند یا آریا عظیمینژاد در مجموعه «پایتخت» توانست آنها را تا اندازهای با موسیقی اقوام ایرانی آشنا کند. ایکاش چنین فعالیتهای تأثیرگذار و خوشایندی ادامه یابد و به یک حرکت و جریان دائمی در تلویزیون تبدیل شود. ما نمیتوانیم از نوجوانها و جوانهایمان انتظار داشته باشیم تار و دوتار و قیچک و سنتور را بشناسند و به گیتار و ارگ ترجیح دهند وقتی حتی با شکل و ظاهر این سازها آشنا نیستند.
فجر؛ فرصتی برای تبادل آثار شهرستان
بهگفته این نوازنده و پژوهشگر موسیقی نواحی، جشنوارهها، فرصت و بهانهای هستند تا هنرمندان با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. از طرفی، زمان و مجالی در اختیار مردم میگذارند تا با موسیقی اقوام مختلف ایران آشنا شوند بهشرط اینکه رسانههای مختلف، بهویژه رسانه ملی و شبکههای اجتماعی، این نوع موسیقی را با تمام ظرفیتها و جذابیتهایش معرفی کرده باشند وگرنه چطور میتوانیم از آدمها انتظار داشته باشیم قدر چیزی را بدانند که نمیشناسند؟
عاشیقهایی که فراموش میشوند
از دیگر گروههای حاضر در این جشنواره عاشیق حسن اسکندری است، یکی از برجستهترین عاشیقهای آذربایجان که در «شب آذربایجان» به اجرای برنامه پرداخت. عاشیق حسن اسکندری، یکی از برجستهترین عاشیقهای ایرانی است که توانایی سرودن اشعار به شکل بداهه را دارد. داستانها و روایتهای عاشقانه و حماسی را بلد است و مهارت خاصی در نواختن دارد. عاشیق اسکندری نخستینبار در سال۱۳۶۴ بههمراه چند عاشیق دیگر به جشنواره فجر دعوت شد و از آن پس، در بسیاری از جشنوارههای موسیقی فجر شرکت کرد و از او تجلیل شد.
عاشیق حسن اسکندری در پاسخ به اینکه جشنوارهها چه تأثیری بر معرفی موسیقی اقوام ایرانی دارند میگوید: چه تأثیری مهمتر از اینکه من هنوز زندهام و میتوانم با شما صحبت کنم و برایتان بخوانم و بنوازم؟ اما ای کاش در مرکز هر استان، فضایی وجود داشته باشد تا قومیتهای مختلف به اجرای موسیقی خاص خود بپردازند. بهگفته او، یک زمان عاشیقها به عروسی میرفتند و میخواندند و مینواختند؛ حالا کاری وجود ندارد و درآمدی هم نیست. شاید از هر ۱۰۰عاشیق، تنها ۲ یا ۳ نفر بتوانند از این طریق روزگار بگذرانند. نسل جدید با این سبک موسیقی آشنایی ندارند.
بهگفته اسکندری، موسیقی عاشیقهای آذربایجان، یکی از قدیمیترین و غنیترین سنتهای موسیقایی در فرهنگ آذربایجانی است. عاشیقها، نوازندگان، خوانندگان و شاعران سیاری هستند که با نواختنساز و خواندن اشعار بداهه یا از پیش سروده شده، داستانها و افسانههای عاشقانه، حماسی و اجتماعی را روایت میکنند.
این موسیقی در فهرست میراث ناملموس یونسکو هم ثبت شده و همچنان در جمهوری آذربایجان و استانهای آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل، زنده و پویاست.
دیدگاه