چهار اتفاقی که زخم کاری ۳ را به نابودی می‌کشاند!

فردا صبح که از خواب بیدار شوید با قصه‌های تازه‌ی «مالکِ مالکی» روبرو خواهید شد. بله درست حدس زدید، زخم کاری ۳ از روز جمعه به نمایش خانگی باز می‌گردد. فصل نخست سریال نسبتا پرطرفدار بود و به لحاظ کیفی در محدوده‌ای بود که مخاطب را تا حدودی مجاب به پیگیری داستان می‌کرد اما روند سریال در فصل دوم دچار تغییر و تحولات نسبتا عمیقی شد.

حالا با شروع فصل تازه این سریال امیدواریم برخی نکات نسبتا منفی فصل پیشین را شاهد نباشیم. اتفاقاتی که ممکن است مخاطب را کمی ناامید کند. با ما همراه باشید.

مالک چرا نیست؟ طلوعی چرا اینقدر هست؟

بخش بزرگ بار کیفی سریال در فصل نخست روی دوش «مالک» بود. اما با حوادثی که در انتهای این فصل رخ داد (با چاقو زخمی شد و در آغاز فصل دوم در تابوت گذاشته شد) شایعاتی مبنی بر عدم حضور او در فصل دوم نیز شکل گرفت. خب مسعود طلوعی به عنوان همسر جدید سمیرا در فصل دو حضور پررنگی داشت. اما چرا باید نقش طلوعی 70 ساله را یک بازیگر 47 ساله بازی کند وقتی نه لحن و نه گریم برای مخاطب باورپذیر است. ضمن اینکه با نگاهی به کارنامه کامبیز دیرباز می‌توان فهمید که او همواره در یک مسیر مشخص و نه چندان پرنوسان قدم زده و نشاندن او به جای جواد عزتی شاید کار خیلی عاقلانه‌ای نباشد.

مهران غفوریانِ جدی؟ نه، ممنون!

بازی مهران غفوریان در قورباغه مورد تمجید قرار گرفت اما خب شاید در واقعیت اگر برآیند آثار غیرکمدی او را در نظر بگیریم با یک بازیگر نسبتا معمولی مواجه می‌شویم. درست مثل کاراکتر «شفاعت» که همانند طلوعی نتواسنت مخاطب را به وجد بیاورد. درباره غفوریان البته باید گفت که برخی مواضعش در سالیان اخیر و حضور در محافلی که رنگ و بوی سینمایی نمی‌دهد کمی روی کیفیت کارش اثرگذار بوده است.

هانیه توسلی نیامد، الناز ملک را آوردند!

خب هانیه توسلی، کارنامه قابل توجهی در سینما و تلویزیون دارد. شاید همان کاراکتر «رویا» در کالتِ «شب‌های روشن» به قدر کافی او را در سینمای ایران ماندگار می‌کند، مثل مهدی احمدی که استاد ادبیات بود. او البته همانطور که خودش گفته این روزها در شرایط روحی مناسبی قرار ندارد ولی کاش مهدویان و رفقا هم در انتخاب بازیگران جدید کاش کمی فاکتور «کیفیت» را در نظر می‌گرفتند. الناز ملک در فصل دوم یکی از همان بازیگران بود که نقش همسر شفاعت را ایفا می‌کرد و خب شاید این انتخاب برای کسی که تلاش می‌کند معادلات سریال را پیچیده‌تر کند، کمی عجولانه بود.

آقای مهدویان، دستَت کمی رو شده برادر!

اتفاقات مربوط به فصل یک با برخی پیچ‌های داستانی همراه بود که تا حدودی باعث غافلگیری مخاطب می‌شد. در واقع دست مهدویان برای مخاطبش چندان رو نبود اما این روند در فصل دوم با چرخشی نسبتا عجیب همراه شد به گونه‌ای که پیش‌بینی برخی مخاطبان درباره ادامه سریال گاها درست از آب در می‌آمد! مهدویان اگر در این فصل نیز همین کار را کرده باشد به نوعی دست به خودکشی بزرگی زده و شاید دیگر مخاطبان وفادار زخم کاری فرصتی به فصل جدید این سریال ندهند.